حقیقت ته خیارهاشتهام عینکی شده (چیزی نمونده کور بشه)زشت اونه که یه پیرزن تو خیابون شلوار لی پاش کنه و با موتور تک چرخ بزنهاگه کسی از دست من دلخوره، دلشو بخورهاگه باد بیاد کج میشه (قد بلنده)یه پارچ آب بریز تو لیوان به من بدهیه دونه ای ، اگه دوتا بودی میبسمت به گاریهمچی میزنمت که عرش خدا بلرزهبمون یه چای سیخ بزنم واستشما شدی ناصرالدین شاه، ما شده ایم اصغر شیره ای؟این روزا همه از من شماره میخوان شما چطور؟یه دهن گنده دیگه.... یه پسر بی مصرف دیگهاز اقبال بدم آینه فروش شهر کورا شدمبنده ی خدا به امان خدااین عشق کاغذی رو فراموش کناین لباسی که پوشیدی داره به تنت گریه میکنهنگاه کردن بهت کفاره داره، چه برسه حرف زدن باهاتحیا رو خورده، آبرو رو قورت دادهقرار نیست هرچی که لایق خودته، تو دهن من بزاریدکورشون که مال عهد دقیانوس بودبرو کنار قلتک شهرداری اومد(چاق بودن)دماغت رو کشیدی بالا، چشات سبز شدهمگه خیار دیدی که اینقد نمک می پاشی،نمکدونیکی تو راست میگیری، یکی چوپان دروغگوتو مغزش دور برگردون زدهطرف شیش هیچ به گاو باختهگاو پیشت پروفسورهخدا آدمو خر بکنه، گرفتار خر نکنهالهی موش کور بخورتت که نفهمه چی خوردهپینوکییو آدم شد تو هنوز آدم نشدیلطف کن محبت نکنآدم تو شهر سگا گربه ی شهر باشه، اما اینقد زن ذلیل نباشهکم پیدایی الحمداللهحرف نزنی نمیگن لالیزندگی توام که با خط یا شیر میگذرهخوش اومدی به درکچقد گفتم خریت مد نشده، دنبال لباسش نگردینچوب کاری میفرمایین باور کن دیگه به اندازه ارزنی تو دلم جا نداریخیلی سر به زیری ، به تیر برق نخوریحیف اونایی که مردن و صدای تورو نشنیدن (بدصدایی)دست میدی، باهاس انگشتاتو بشماری حرف یومیه اش رو بلد نیست بزنه